۶- وَ شَکَاسَهِ الْخُلُق:
و(به تو پناه می برم) از شکاست برخورد.لغت_شکاسه: خسیس بودن در برخورد- سختگیری بر دیگران
(البخل و العسر و الشُوم)
کسی که از خوشروئی خست بورزد. حضورش برای دیگران نامبارک باشد_ برخورد گزنده.توضیح: در این جمله، مراد از «خلق»، حضور و برخورد با دیگران است، نه خلق به معنی اخلاق که «ساختار شخصیتی هر کس» است.
در فرهنگ عمومی _اخلاق در یک چیز خلاصه می شود و آن عبارت است از «چگونگی برخورد با دیگران»
حتی به فردی که همۀ رذایل را دارد اما با تملق و چرب زبانی برخورد می کند،
می گویند اخلاقش خوب است.
در حالیکه برخورد خوب یا بد یکی از مولّفه های اخلاق است.
و همانطور که می بینیم در بیان امام شکاسه الخلق یکی از نواقص اخلاقی است،
و شکاسه نبودن خلق، یکی از کمالات اخلاقی است آنهم بشرط این که خالی از تملق و چرب زبانی و ریا باشد.امام باقر علیه السلام:
«أَتَى رَسُولَ اللَّهِ (صَ) رَجُلٌ فَقَالَ:
یَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی فَکَانَ فِیمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ الْقَ أَخَاکَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ»
با برادر خود با روی باز برخورد کن.- با برادران دینی با روی بشّاش برخورد کن.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه):
یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَهِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ»
ای آل عبد المطلب، شما نمی توانید همۀ مردم را با اموال تان بنوازید، پس با آنان با چهرۀ باز و روی خوش برخورد کنید.
۷- وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَه
و (به تو پناه می برم) از مبالغه در طلب لذات.
لذایذ بر دو نوع است
لذایذ غریزی، و لذایذ فطری. به لذایذ غریزی «شهوت» گفته می شود و از همین لفظ است اشتها بر غذا و بر دیگر لذایذ غریزی.
در اسلام هیچ شهوت و لذتی «تابو» نیست، آنچه لازم است قاعده مند شدن اقتضاهای غریزی بوسیلۀ روح فطرت است، و اگر این قاعده مندی نباشد، شهوت دچار افراط و الحاح می گردد که بیماری است.
رسول خدا (ص) می فرمود:
«حُفَّتِ الْجَنَّهُ بِالْمَکَارِهِ وَ حُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَات”
بهشت در گرو زحمت ها،
و دوزخ در گرو شهوت هاست.